نگاهی به کتاب «روایت و ذهن نویسا» با حضور کوروش علیانی
249 بازدید | 11 ماه پیش
چرا روایت در حیات انسانی مهم است؟ اساساً روایت چه هست و چه نیست؟ ربط آن به نوشتن چیست؟ آیا روایت امری است صرفاً خیالی؟ تفکیک میان خیال و واقعیت چگونه ممکن است؟ و سرانجام آنکه روایت چگونه در ما میزید، باورهایمان را میسازد و در تعیین شکل و شیوۀ زندگیمان کارگر است؟
اینها پرسشهایی است که کوروش علیانی در کتاب «روایت و ذهن نوبیسا» طرح کرده، آنها را مبنای انسجام کتاب و فصلبندی قرار داده و کوشیده است ضمن بررسی آنها برای هر یک پاسخی بیابد. در آغاز در تعریف روایت مؤلف تلاش کرده به تصویری دست یابد برآمده از توصیف؛ حاصل آنکه ذکر مثالها، نقل متن و بهویژه لحن مبتنی بر گفتگوی نویسنده، خواننده را قادر به فهمی عینی از موضوع کتاب خواهد نمود که واجد فاصلهای چشمگیر با حد و رسمها و تعریفهای انتزاعی است.
در فصل اول تلاش شده تا گفته شود چرا روایت مهم است؟ در فصل دوم نویسنده به سراغ این رفته که بگوید روایت چیست و چه نسبت و ربطی به نوشتن دارد؟ در این فصل نویسنده تلاش کرده به توصیف روایت برسد و اگر تعریفی از روایت آورده شده، تعریفی باشد که از توصیف برمیآید. فصل سوم را میتوان با فصل درو مقایسه کرد؛ جایی است که حاصل تلاشهای فصل اول و دوم دیده میشود. در این فصل با اتکا به شناخت از روایت از فصل اول و دوم، نشان داده شده که مغز و ذهن چطور روایت میسازند و نیز نشان داده شده که چطور میتوان از آنچه در مورد روایت میدانیم، به یک نظریۀ ذهن نوتر و مفیدتر برسیم.
کم نیستند افرادی که روایت، امری داستانی و خیالی است. همین نکته بهانهای شده تا کل فصل چهار نویسنده به دنبال این باشد که چطور میتوان خیال و واقعیت را تفکیک کرد؛ چه تفکیک با ملاکهای زبانی و چه تفکیک با با ملاکهای غیرزبانی. فصلهای پنجم و ششم به خواننده یادآوری میکند که چرا روایت در حیات انسانی مهم است، چطور روایت باورهای ما را میسازد، چطور روایت هویت فردی و هویت جمعی ما را میسازد و در نهایت چطور روایت به ما کمک میکند شیوههایی برای زندگی و فکر خودمان بیابیم. فصل نهم به خواننده ایده بدهد که چطور بیان روایی خودش را بسازد و بنا نیست خواننده را مقلد بیان روایی دیگران کند.
اگر علاقهمند هستید تا درباره روایت و ابعاد آن بیشتر بدانید، این قسمت از جلد دوم را به شما پیشنهاد میدهیم.
دستهبندیها:
اختصاصی شبکه کتاب
برچسبها: